ایران

مدیر انتشارات پریان: در ژانر فانتزی بی‌سواد هستیم

فرزاد فربد با اشاره به کم‌سوادی و بی‌سوادی در حوزه تالیف و ترجمه آثار در ژانرهای وحشت، فانتزی و علمی-تخیلی گفت:‌ تا زمانی که ما خود در این حوزه‌ها به تخصص نرسیده‌ایم و کارشناسان فنی این حوزه‌ها را تربیت نکرده‌ایم، رسیدن به آثار موفق تالیفی در حوزه‌های یادشده غیرممکن است.

این مترجم و ناشر در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: اگرچه در حوزه ترجمه ژانرهای مذکور کارهایی به صورت جسته و گریخته دیده می‌شود ولی هنوز ناشران در زمینه انتشار این آثار به سواد مورد نیاز نرسیده‌اند و هیچ سامان‌دهی‌ای در این حوزه دیده نمی‌شود.

او در ادامه افزود:‌ معمولا ورود به ژانرهایی مثل علمی-تخیلی یا وحشت و یا فانتزی بیش از آن‌که از مجرای ناشر سرچشمه گرفته باشد و او کارها را سامان‌دهی و هدایت کند، به صورت خودجوش توسط مترجمان دنبال شده و می‌شود و این‌طور می‌شود که ما با مشکل ترجمه آثار کلاسیک در این ژانرها مواجهیم.

مدیر انتشارات پریان با انتفاد از نبود هیچ خط و مشی مشخصی برای ترجمه آثار موفق در ژانرهای یادشده گفت:‌ همین بی‌سوادی ناشران در حوزه انتخاب و سفارش‌دهی کارهای خوب باعث شده نویسندگان ایرانی علاقه‌مند به تالیف این آثار نتوانند راه خود را پیدا کنند. کپی‌برداری از «هری‌ پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» مشکلی از مشکلات ما را حل نمی‌کند. نویسنده این ژانرها در درجه اول باید فرهنگ بومی خود را بشناسد و با آن عجین باشد اما به جرات می‌گویم که جز معدود افرادی مثل «آرمان آرین» کس دیگری نتوانسته در حوزه تالیف چنین آثاری موفق باشد و ما هنوز هیچ نویسنده موفقی در ژانرهای علمی-تخیلی، پلیسی و … نداریم. چرا؟ چون بسیاری از نویسندگان ما آثار کلاسیک این ژانرها را نمی‌شناسند.

28 دیدگاه برای “مدیر انتشارات پریان: در ژانر فانتزی بی‌سواد هستیم

  1. من خودم تا به حال کتاب درست حسابی ایرانی نشنیدم نمیدونم لیاقت نویسنده های ما اینه که بشینن از خاطرات شهدا و شاه و… و بیماری و بدبختی و طلاق بنویسن و تازه از کتابهای خارجی هم چرت و پرت چاپ کنن و هشتاد درصد کتابهای جالب به فارسی برنگردن!!!
    فکر میکنم اگر حلقهٔ نویسندگی را بزرگ تر کنیم خیلی بهتر باشه…!

  2. تو ایران به علایقیات دهه ۷۰به بعد توجه نشده الان برو توکتاب فروشی ببین چند تا کتاب در مورد دفاع مقدس یا همچین چیزا گیر میاری جنگ( شد خوب طولانی بود قبول شهید زیاد دادیم خدا بیامرزشون دمشون گرم تموم شد جنگ اقا شما ها چرا میخواین جووناوبچه هارو توجنگ حبس کنین) حالاببین چقد کتاب فانتزی پیدا میشه خیلی باشه ۴تاقفسس پسر عمه من یه چند تا داستان فانتزی نوشته بود میخواست چاپ کنه اما نه پولشو داشت نه اجازه دادن
    به امید روزی که ایران بشه جزو کشورای برتر تو ژانر فانتزی

  3. چند نکته:
    ۱- هنر نزد ما ایرانیانست و بس.
    ۲- همین هنرمندای خودمون و نویسندگان و حتی کسایی که نویسندن و خودشون خبر ندارن. اگه در این زمینه ها قرار بگیرن استعدادشون ده برابر شکوفا میشه.
    ۳- اون خارجیا رو که می بینید،{خیلی ببخشیدا، خیلی ببخشید} تو دستشویی هم روزنامه و کتاب می خونن ولی مردم ایران نیم دقیقه مطالعه ی آزاد ندارن پس معلومه که یه انتشاراتی براش به صرفه تره که بیاد کتاب های خارجی رو فقط ترجمه کنه چون نقش و نگارهاش{در بعضی کتاب های فانتزی تقریبا مال بچه های نوجوانگرا، ۳۰ تا عکس وجود داره}؛ عکس روی جلد و ویراستاری و …. از قبل توسط خارجی ها درست شده.
    حالا بیان یه کتاب نویسنده ی تازه وارد رو بگیرن و ویراستاری بکنن و عکس جلد و پاراگراف بندی و … و هزار مکافات و بعدش کسی نخونه. فقط می تونم بگم: « هه »
    ۴- برای پیشرفت یه چیزی اول باید ضرر داد، تلاش کرد، شکست خورد و و از صفر شروع کرد. الان تمام فیلم های خارجی، ۴ تا از ۵ تا فیلمشون فانتزیه و ۳ تا از اون ۴ تا بر اساس یه رمان. فکر کردید اینا یه شبه به اینجا رسیدن؟ ایران هم باید به نویسنده های بومی نویس{حالا قرار نیست از همون اول آرآر تالکین و ژول ورن باشه} اهمیت بده تا در این زمینه پیشرفت کنن ولی نمی ده. چرا؟ GO TO 3
    و این چرخه مثل اون نماد کنگفو که سیاه و سفید داخل همن، همدیگه رو تغذیه می کنن و نویسنده های ایرانی داخل این چرخه ی (نمیشه، زمینه نداریم) گیر افتادن
    با تشکر

  4. سلام دوستان. چرا دعوا می کنید؟ یکم آروم باشید.
    حالا بهتر شد. به نظر من بعضی نویسنده های ایرانی هستن که فانتز ی مینویسن و خیلی هم خوب می نویسن. اما به دلیل مشکلات فراوان که یکی شون کمبود پول و خیلی چیزای دیگه هستش کتاباشون رو چاپ نمی کنن. خیلی از کتابای ایرانی تو فضای مجازی پخش می شن. و البته خیلی هم قشنگ هستن. مثلا دوست من یه کتاب ترکیبی از هری پاتر و پرسی جکسون نوشته و تو یه کانال منتشر کرده:
    Telegram Channel @vesteruos
    به نظر من که خیلی قشنگه. اما خوب بعضی ها دوست ندارن شخصیت های متفاوتی تقلیدد بشن. به نظرم این ها تقلید نیست و یه جور نوآوریه.
    حرفام تموم شد.

  5. بیچاره خب راست میگه. به هرکی بگی کتاب فانتزی خوب اسم ببر. یا میگه هری پاتر یا میگه پارسیان و من. اونوقت یه همچین ادمایی میتونن فانتزی رو از غیر فانتزی تشخیص بدن؟؟؟؟؟ هرچی بخونن میگن ای بابا شبیه هری پاتره. ای بابا شبیه هری پاتر نیس! خخخ

  6. من با حرف کلی این آقا موافقم.ولی حرفایی که دوستان زدند یه مقدار مغالطه و مظلوم نمایی توش دیده می شه!!خب معلومه جشنواره خوارزمی داستان فانتزی قبول نمی کنه!!خوارزمی یه جشنواره قدیمی است با قواعد مشخص،شما تو بخش مهندسی هم ایده ی عجیب و غریب بفرستی رد می شه.به قول یکی مثل این می مونه که فیلم مردعنکبوتی رو بفرستند جشنواره کن!!هرچیزی جا و مکان خودشو داره.قطعا نیل گیمن هم کتاباشو واسه جایزه ی بوکر نمی فرسته.
    اما چیز دیگه ای که درموردش با همتون مخالفم،آرمان آرین است که از نظر همتون خیلی خوب و عالیه!اعتراف می کنم کتابشو حتی کامل نخوندم چون از نگارش سخیف و زیر صفرش اعصابم خرد شد. نویسنده با بهترین ایده ها اگه نگارش نداشته باشه و داستان فانتزی رو مثل خاطره ی روزانه بنویسه یعنی فاجعه!هرنویسنده ی ایرانی که نگارشش رو خوب کنه،حتی اگه ایده ش متوسط هم باشه من خودم قول می دم ازش حمایت کنم!!اما چاپ کتاب با نگارش ضعیف فقط باعث منفی تر شدن دید عامه ی مردم به کتاب های ایرانی می شود.الان ایده ی این آقای آرین خیلی نو و خوب بود ولی نگارشش – در اون حد که من خوندم-در حد دبستان بود.

  7. در کل هر شخص سرشناسی در حیطه ی تخصصی خودش صاحب نظره. اقای فربد مترجم هستن و در زمینه نویسندگی اونم در ژانر فانتزی صاحب نظر محسوب نمیشن.
    هر نوشته ای رو از روی اصول باید نقد کرد. برای نقد باید طرح و درونمایه و فضاسازی و شخصیت پردازی و قصه و خلاقیت و تکنیک نویسندگی رو مد نظر قرار داد. توی ژانر فانتزی جادو و موجودات جادویی و تقابل خیر و شر و … از عناصر مشترک تمام کتاب هاست. اینا مولفه های ژانره. وقتی نویسنده ای این مولفه ها رو رعایت میکنه اسمش تقلید نیست. تقلید اونه که داستان رو کپی کنی. شخصیت ها رو بازسازی کنی.
    به جای حکم صادر کردن بریم خود داستان ها رو بخونیم و اگه به نظرمون خوب اومد به هم معرفیشون کنیم. نویسنده ها رو حمایت کنیم. این داستان مرغ همسایه غازه خیلی وقته قدیمی شده.

  8. این آقا رسما متناقض حرف زده. اگه ایشون میگه در این ژانر بیسوادیم پس چطوره که همزمان میگه آرین خوبه؟ مگه ارمان ارین همه ی کلاسیک های فانتزی رو به زبان اصلی خونده؟ یکی زده به نعل یکی به میخ. این یک مورد. مورد دوم اینکه وقتی میگه ناشرها در فانتزی بیسوادن و کمکاری کردن و کلاسیک ها رو ترجمه نکردن، خب خودشون هم که ناشرن. یعنی به خودشون هم اینا رو گفتن دیگه؟
    مسئله ی دیگه اینکه یکی از دوستان بالاتر اشاره کرد به مجموعه ی دشت پارسوا. اینکه این ناشر اینطور جمع بستن نتیجه میگیریم ایشون لابد تمام فانتزی های موجود در بازار من جمله دو جلد اول از این مجموعه رو هم خوندن. اگه اینطوره واقعا عجیبه که چطور تونستن یک مجموعه ی شش جلدی رو از روی دو جلد اولش اینطور با اطمینان داوری کنن و مهر تقلید بهش بزنن. من این دو جلد اول رو خوندم و در فضا و شخصیت پردازی و طرحش کوچکترین تقلیدی ندیدم. تازه ا زنظر خلاقیت و فانتزی سطحش به نظر من از کارهای ارین بالاتره. دوستان خودشون می تونن برن بخونن و قضاوت کنن. این قبیل اظهار نظرهای باری به هرجهتی واقعا مایه ی شرمساریه. به عوض حمایت، تازه دوتا هم می کوبن روی سر تالیفات وطنی. خب اگه واقعا دغدغه ی وطن داری دیگه این مدل اظهارنظرها چیه؟

  9. ادبیات ایران به دلیل غنی بودن و تاریخ طولانی.از ادبیات فانتزی استقبال نمیکنه و این عرصه در دست اروپایی هاست چون ادبیات فانتزی یه موضوع جدید تو دنیاست اما ایران چون دوران بیشتری در سبک های ادبی پیشرفت داشته.نمیتونه قبول کنه که همچنین ادبیات ساده ای رو وارد سبک های غنی ادبی کنه.

  10. اگر دقت بکنیم به داستان های ژول ورن می تونیم ببینیم. کتاب اون که در قدیم نوشته شده و هنوز هواپیما ساخته نشده بود ولی اون با چند تا داستان فانتزی هواپیما را معرفی کرد که چندین سال بعد از روی نوشته های اون تونستن هواپیما و چیزای دیگه بسازن. و در ضمن اینکه توی کشور ما نویسندگان فانتزی چندانی نداریم و اکثر داستاناشون جالب نیست

  11. فقط میتونم بگم ما تو یه کشور استعداد کش زندگی میکنیم.استعداد زیاده اما نمیخوان و نمیزارن که رشد کنی و موفق باشی. اما اگه یه بچه پولدار احمق باشی که باباش جیبشو پر پول میکنه، شاید بتونی یه غلطی بکنی و حرفی واسه گفتن داشته باشی

    1. نه تنها اجازه رشد به استعدادها داده نمیشه بلکه استعداد هایی هم که رشد کردن هم سرکوب میکنند. برای مثال آقای امید کوکبی دانشجوی دانشگاه تگزاس که به جرم جاسوسی و ارتباط با سازمان های جاسوسی آمریکا در زندان اوین زندانی شدند ودراثربیماری یکی از کلیه هاشونو ازدست دادن.

  12. متاسفانه در ایران تقریبا۹۹ درصد آمار،هزینه چاپ با خود شخص هست و کسی برای چاپ کتاب هزینه نمی کند
    البته ناگفته نمونه اونایی که کارهای ضعیف دارن قدرت مالی چاپ کتابشون رو دارن. و بالا رفتن چاپ کارهای ضعیف ایرانی باعث معرفی شدن کار ضعیف ایرانی در اذهان آدمها می شه. و همین باعث می شه اگه کار خوبی هم چاپ بشه دیگه کسی سراغش نره . وچاپ کارهای ضعیف بیش اندازه باعث می شه کارهای خب حتی خوانده نشن که بخواهند درباره شان قضاوت بشه.
    متاسفانه بهترین کارهای نویسندگان ایرانی به علت نداشتن سرمایه و سرمایه گذار به چاپ نمی رسه و در گوشه کمد ویا کشویی گرد می خوره .

  13. دوستان داستاناتونو ک فانتزین نفرستین خوارزمی … اونج کسی ازشون تقدیر نمیکنه… مسابقه داستان نویسی افسانه ها ک خصوصی هم برگزار میشه یسری خوش ذوق ساختنش ک عین من و شما هستن و از این تحقیری ک فانتزی میشه متنفرن… حتما داستاناتونو برای دوره ی بعدی داستان نویسی افسانه ها ارسال کنین برید خود افسانه ها دستون میاد داستان چیه…
    در ضمن ی دوستی گفت همه کار های ما تقلیده… ببینین این طوری نمیتونین بگین چون ب قول معروف بعضی چیزا یسری قالب کلی برای انجام کار هان مثلا اگه یم خوای فانتزی بنویسی یکی از خصیصه هاش میتونن جاو باشن… یعنی هرکی تو داستانش جادو آورد تقلید کرده از رولینگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    یا علمی تخیلی خصیصش میتونه آینده ی دنیا باشه… یعنی آرمان شهری یا پاد آرمان شهری… حالا ی نویسنده ایرانی بیاد یه همچین دنیایی خلق کنه یعنی ما باید بگیم از هانگر گیمز یا دایورجنت تقلید کرده؟؟؟ یا اگه یکی بیاد علمی تخیلی سخت بنویسه ک توی ایران ما با فقر شدیدش مواجهیم … یعنی ازایزاک آسیموف و آرتور سی کلارک تقلید کرده؟؟؟
    نه یعضی چیزا ی سری خصیصن نمیشه بهش گفت تقلید… آرین فانتزی اساطیری مینویسه… و ایرانی… خوب فانتری اساطیری ایرانی باید از اساطیر ایران الگو بگیره دیگه… اساطیر ایران کیان؟ غیر اینه ک شاهنامه ان و امشاسپندان و نیمدونم کوروش و اینا؟؟؟ پس اینا تقلید نیستن… نوعی خصیصه ی ژانر هان ک اگه تحقیق کنین براتون باز تر هم میشه…

  14. یکی هم خود ماهایی هستیم ک نمیخونیم… بگین ببینم الان من خیزش خاک رو میذارم جلوتون کنارش مثلا چ میدونم ی کتاب معمولی ترجمه ای مثلای چیزی عین اسپایدرویک…. کدومو انتخاب میکنین؟؟؟ خوب سر جونم شرط می بندم که ۸۰ درصدتون اسپایدرویک صرفن چون ترجمه ایه… و ۱۰ درصدتون هیچ کدوم چون اون ترجمه ایه رو نمیشناسین… و ده درصد دیگه ای هم هستین که خیزش خاک رو انتخاب میکنن… الان نویسنده های ایرانیمون با جون و دل دارن فانتزی می نویسن به جز آرمان آرین ک بخت یارش بود بگین ببینم کدومتون اسم پادشاهی جهان رو شنیدین؟ وسوسه چی؟ پیشتازان اربابان مرگ؟؟؟ نه؟ خوب باهش بذارین امتحان کنم اصلا می دونین نیما کهندانی کیه؟؟ خوب نه؟ باشه دشت پارسوا چی؟؟ اینم نمیدنین صد درصد چیه حتی خانوم مریم عزیزی رو اصلا اصلا مطمئنم هیچ کدومتون نمیشناسین… دوستان عزیز ما توی فانتزی ایرانی از نظر سوادی فقیریم چون حمایتی نمیشه از نویسنده های فانتزیمون… ادبیاتمون صفره نویسنده هامون مطرح نیستن چون تلاشی نمیکنن برای مطرح شدن… وگر نه آثارشون اگه پخش شن تو دنیا چ بسا ی عده ای خوششون بیاد… لطفن برین بخونین این کتابایی ک نام بردم… بله همین کتابا هم خامن… خیلی حرفه ای نیستن ( ب جز آرمان آرین…) ولی چرا؟ چون تازه اینا اثر هایی برای استارت یه راه خیلیییی بلندن… ی راه خیلی دراز ک اینا اولین شروع کننده هاشن… مطمئن باشین اگه حمایت کنیم و بخونیم بهتر و بهتر میشن و روزی میرسه ک فانتزی ایرانی هم دیگه فقیر نخواهد بود… حداقل نه در یان سطح…

  15. الان هر کاری که بخوای بکنی حتمن حتمن قبلن یکی یا انجامش داده یا به ذهن اکنم رسیده چه داستان نویسی چه نقاشی چه ایده های مهندسی .
    در هر زمینه ای که بخوای فک کنی و خلاقیت به خرج بدی امکان نداره به چیزی فقط به ذهن یه نفر برسه .من خودم بارها کتابایی رو خوندم که نصف ببشتره جمله های کتابو قبلن بهشون فک کردم یا نوشتم نقاشی هایی به دهنم رسیده کلی ایده به دهتم رسیده که بعدش تو یه جایی دیدمش .قبلن یه ایده به دهنم رسیده بود راجع به صفحه های دیجیتالی یخچالا که همین چند روز پیش بود الجی داد بیرون .
    واسه همین برچسب تقلید زدن خیلی نااگاهانه و بچگانه است.یه عده انگار فقط افریده شدن واسه ایراد گرفتن
    یه فیلم بود فک کنم فروشگاه اسباب بازی آقای نمیدونم چی که کلی از تماشاش لدت بردم نقدشو که خوندم نوشته بودن این فیام کلن تقلیدی بود خوب اصلا چه اشکالی داره وقتی یکی از فیلم لدت میبره وقتی فیلم یا داستانایی میسازن که تقلیدی از مشهورترین و محبوبتربن داستانا و فیلماست. اینطوری اون فیلمم زنده نگه داشته میشه.

  16. بچه ها همه شما درست میگید ولی ما هیچ قدرت و اختیاراتی در درست کردن این اوضاع نداریم و فقط باید دعا کنیم شرایط عوض بشه راستی تا یادم نرفته یک اطلاع رسانی بکنم پخش مجموعه فیلم های سینمایی از شبکه نمایش شروع شده کسانی که علاقمند به پخش مجموعه فیلم های هری پاتر از شبکه نمایش هستنند می توانند از طریق شماره پیامک ۳۰۰۰۰۸۷۰ یا ایمیل namayeshtv@irib.ir و یا شماره تلفن ۲۷۸۶۱۶۰۰-۰۲۱ درخواست خود را در میان بگذارند البته پیش شماره ۰۲۱ برای شهرستانی هاست و تهرانی ها همین شماره را بدون ۰۲۱ وارد نمایند. بچه ها تاکید می کنم که این فقط یک اطلاع رسانی بود فقط این را هم بگم که اگر درخواست ها زیاد باشه به احتمال زیاد این مجموعه فیلم ها در همین تابستان پخش می شوند.

  17. من نظر دیگران رو هم خواندم و به نظرم همه درست میگن اما نویسندگان فانتزی نباید تسلیم شوند انقدر باید بنویسند و رد شوند تا در اخر به جایی برسند که چیزی جز تحسین از اثارشان باقی نماند چرا که فقط با تسلیم نشدن میتوان به موفقیت رسید و اینکه خدا را چه دیدید شاید روزی انرا ترجمه وبه صورت جهانی منتشر کردید .
    به امید روزی که اثار یک ایرانی به همراه فرهنگ غنی ایرانی در دستان جهانیان قرار گیرد.

  18. چه جالب که این اتفاق برای من هم افتاد! داستانی که کلی براش زحمت کشیدم و می خواستم از طرف مدرسه بفرستم واسه جشنواره خوارزمی، خیلی شیک رد شد… چرا؟ چون که تقلید کرده بودم! از کدوم کتاب؟ نمی دونم اما معلومه که تقلید! یکی نبود بهشون بگه چطور می شه واسه ی یه تصویر متن نوشت و تقلید کرد!
    رولینگ یه چیز عالی خلق کرد! اما حتی واسه هری پاتر هم حاشیه ساختن! اینکه رولینگ از روی کتاب گروشام گرینج تقلید کرده! خیلی سعی کردم این کتاب رو پیدا کنم و دلیل این حرفا رو متوجه بشم اما نشد! ما نویسنده عالی هم داریم «مجموعه خون آشام از سیامک گلشیری»! یه کتاب فانتزی و عالی! و آیا اون قدر حمایت شد تا شناخته بشه؟؟ به قول دوستمون تا زمانی که خودمون،خودمون رو باور نداریم از دیگران چه انتظار! من خودم به شخصه کتابای ایرانی کم تر می خونم! چرا؟ چون به چیزایی که جوونا می نویسن گیر می دن! چون تو کتابای ایرانی دختر، تنها نباید تو پارک راه بره چون رواج بی بند و باریه! خب حالا چی فکر می کنین؟ حقیقت چیه؟ اینکه از نظر فانتزی بی سواد هستیم یا اینکه داستانایی که می نویسیم یه خط در میون سانسور می شن!

    1. برای منم جشنواره خوارزمی بود :(
      ممنون بابت معرفی این مجموعه خون آشام برام جالب شد چون اسم کتابای ایرانی میومد با تجربه ای که از میم مودب پور و صادق هدایت دارم دلم میخواست فرار کنم!

  19. چرا ما از ارباب حلقه ها و هری پاتر تقلید میکنیم؟
    واضحه ! مگه همین جناب آرمان آرین (که داستاناش زیاد به دلم نمیشینه)از داستانای شاهنامه و زرتشت و اینا الگو برداری نمیکنه؟(تازه شما چه میدونید اون از هری پاتر تقلید نمیکنه؟خود هری پاتر هم پر از داستان اساطیر یونان و روم و این حرفا بود)نویسندگی یعنی خیاطی یعنی دوختن ایده های خودت و اینواون به هم دیگه اگه در این زمینه خیاط خوبی باشی که کسی نفهمه قطعه ها رو از کجا گرفتی همه فکر میکنن خیلی کارت درسته!
    خود اروپائیا و کل دنیا هم دارن از این داستانای هری پاتر تقلید میکنن (به روش خودشون)هر چند به نظرم انصافا خیلیاشون داستانای با ارزشی از آب در میان که اگه یکم اینور و اونورش کنیم و قاب تقلید رو ازش در بیاریم میتونیم ایده های خود نویسنده رو هم ببینیم…
    در ثانی شما فرض کن من یه سال خودمو به آب و آتیش بزنم درس خوندنو بذارم کنار و فقط مطالعه کنم و بنویسم ، حتی اگه یه داستان به خوبی هری پاترم بنویسم دیده نمیشه …چون ایرانیا غالبا سمت داستانای عشقی میرن !
    انگار رو نقطه ضعفم دست گذاشته شد…داستانمو توی یه مسابقه دادم و همه توضیحاتو نوشتم اما فکر کردن از جایی برش داشتم بدون اینکه کامل بخوننش کنار گذاشتنش (فکر میکردن بچه ۱۶ ساله نمیتونه ایده ها و داستان خودشو داشته باشه)وقتی با نویسنده هاشون اینطوری برخورد میکنن ذوق آدم کور میشه حالا نمیگم که چقدر شب و روز دنبال اسمای خاص گشتم که همشون بدون استثنا ایرانی بود و ایده هایی که توی این چند سال نوشته بودمو توش پیاده کردم …
    والا ما توی فانتزی که فقط مجبوریم بریم کارای ترجمه وسانسوری رو بخونیم (یعنی محدود شدیم)ولی خوب داستانای فوق العاده ای وجود دارن که حتی نسخه های پی دی اف انگلیسیشم تو اینترنت گیر نمیاد و ما از خوندنشون محرومیم.
    والا ما از چی بخوایم ایده بگیریم؟من خودم سه ساله دارم ایده مینویسم از کتاب و فیلم و محیط اطرافم اما محیطی که توش هستیم چندان مناسب داستان نیست! تنها تفریح گاهمون وقتی یه پارک باشه که با ترس و لرز وقتی خلوته میریم توش و اگه اراذل بیان مجبوریم بریم! تفریح گاه دیگمونم کتابخونه ست که هیچکاری رسما نمیشه توش کرد ! انقدر آروم حرف میزنیم که خودمونم نمیشنویم…نمیگم نمیتونیم ایده پیدا کنیم چرا که آدم میتونه توی هر شرایطی ایده پیدا کنه ولی قبول کنید تخیلاتمون از بس که استفاده نمیشه کم کم داره میمیره!
    سر زنگ بردارکشیدن ریاضی معلممون میگه نگاه کنین شبیه کاسه در میاد! من میگم شبیه سر گوزنه! چنان چپ چپ آدمو نگاه میکنن انگار گناه کبیره کردی یا حرف غیر اخلاقی زدی!
    نویسنده ها باید پشت هموطناشونو بگیرن اما میبینید که این فانتزیای اینترنتی ایرانی همشون اسم کاراکترا خارجی هستن و از این حرفا…ما خودمونم خودمونو قبول نداریم دیگران پیشکش…

  20. راس میگه خب.بی سوادیم ولی از لحاظ نویسندگی.ترجمه ضعیف این آثار تو ایران واقعاً کمه.حالا شاید یعضیا باشن ولی کمه.علّت بی سوادی نویسنده هامونم خودش گفته.
    دوست عزیز حمایتی که شما ازش حرف می زنین جای بزرگی داره ولی خب ین این همه ناشر ینی حتّی یدونم پیدا نمیشه چاپ کنه؟والا شخصاً نشنیدم نویسنده ای داستانی بنویسه ولی بفرسته و همه همه ی ناشرا ردش کنن.حداقل تو ایران ۱۰ تا ناشر هست که یکی شون حاضر شه داستانو چاپ کنه.

  21. راستش وقتی هزینه ای برای نویسنده ها وجود نداره! چه دلیلی داره به داستان نویسی رو بیاریم پس همون بهتر که کار مترجمی رو ادامه بدیم.. وقتی یه نویسنده با دل و جون داستان می نویسه تا زمانی که حمایت نشه نمی تونه ادامه بده! در اینکه کتاب های آرمان آرین فوق العاده است شکی نیست اما خب وقتی تایمی برای نویسنده ها صرف نمی شه باید چیکار کرد؟؟

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.خانه‌های ضروری مشخص شده‌اند *